خلاصه داستان: دختر جوان، در بند افسردگی، بار سنگین زندگی را بر دوش میکشید. تلاش برای ادامه راه پدر، او را به ورطهای تاریک کشاند. شکست، او را به آسایشگاه روانی برد، جایی که حتی مرگ هم به او روی آورد. اما تقدیر، بار دیگر او را به ساحل ناامیدی بازگرداند. آیندهای مبهم، او را در هالهای از بیتفاوتی فرا گرفته بود.